دوستانه و عاشقانه امیر
LOVE
درباره وبلاگ


به وب من خوش اومدید.




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 798
بازدید کل : 24123
تعداد مطالب : 46
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
امیر

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
چهار شنبه 18 / 5 / 1395برچسب:, :: 4:35 بعد از ظهر :: نويسنده : امیر

 

کآش فقط بودی ، وقتی بغـــض میکردم

بغلـم میکردی و میگفتی ، ببینــــم چِشــآتو

منـــو نیگــآ کُن

 

اگه گریــه کنی قهر میکنـم میرم ها!!!

 
سه شنبه 17 / 5 / 1395برچسب:, :: 8:34 بعد از ظهر :: نويسنده : امیر

http://eshgh-tk-1.persiangig.com/Eshgh43%20-%20Copy.jpeg

کاش می دانستی چقدر دلم بهانه ی تو رو میگیره هر روز

کاش می دانستی چقدر دلم هوای با تو بودن کرده

کاش می دانستی چقدر دلم از این روزهای سرد بی تو بودن گرفته 

کاش می دانستی چقدر دلم برای ضرب آهنگ قدمهایت

گرمی نفسهایت ، مهربانی صدایت تنگ شده

 کاش می دانستی چقدر دلواپس تو ام 

کاش می دانستی چقدر تنهام ، چقدر خسته ام 

 و چقدر به حضور سبزت محتاجم 

و همیشه از خودم می پرسم این همه که من به تو فکر می کنم

تو هم به من فکر می کنی؟

 
سه شنبه 17 / 5 / 1395برچسب:, :: 8:33 بعد از ظهر :: نويسنده : امیر

نتیجه تصویری برای به یادت

گـــــاهـــــی وقـــــتــــا مــــجـــــبـــــوری احـــــمــــق باشـــی !

  روی کاغذ مـــــــیــــــــــنــــــــویــــــســـــــــــم

دســـــتــــــهـــــــای تـــــــــــــــــو . . .

 و روی آن دســــت مــــــــــیــــــــــــــکـــــــشـــــــــــم . . . ! ! !

 

 
سه شنبه 17 / 5 / 1395برچسب:, :: 8:32 بعد از ظهر :: نويسنده : امیر

 

 

 

برای تو بوده است،

سکوتِ من!

در سالیان دراز...

و اینک برای توست که می‌گویم،

از سکوتِ گذشته‌ ام...

 
سه شنبه 17 / 5 / 1395برچسب:, :: 8:30 بعد از ظهر :: نويسنده : امیر

 

 

 نتیجه تصویری برای نامه عاشقانه

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. 

اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. 

هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید 

فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت 

و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… 

 دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… 

دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… 

میدونی چرا گریه میکرد؟ 

چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد! 

 
دو شنبه 16 / 5 / 1395برچسب:, :: 4:49 بعد از ظهر :: نويسنده : امیر

 

בوستـــ בآشتَنـــ یَعنــــﮯ:
 

اونـﮯ کِـﮧ اَگِـﮧ صَــــــב בَفعِـﮧ هَمـــ نآرآحَتِــــشـــ کٌنـﮯ

 

هَربآر میـــــــگِـﮧ اینـــ בَفعـِﮧ آخَریـِﮧ کِـﮧ مـﮯ بَخشَــــــمِتـــ


و بآزَمـــ بآ اَخـــــمـــ میآב توﮮ بَغَــــــلِتــــ ...

 

 

 
 
دو شنبه 16 / 5 / 1395برچسب:, :: 4:48 بعد از ظهر :: نويسنده : امیر

[تصویر:  0.128645001337953233_jazzaab_ir.jpg]

 

اینجا ماندن بهانه می خواهد

اینجا حرفهای بی منطق من بوی دلتنگی می دهند !!

اینجا گودالی برای بارانها نیست ، حس درد و دل را کور می کند ...

من از اینجا صبر را در پیچیده ترین نحو ساده آموختم

اینجا مردن بهانه نمی خواهد ، وقتی تو نباشی ......